عشق ما حلماعشق ما حلما، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره
ازدواج عاشقانه ماازدواج عاشقانه ما، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره
باباجونی باباجونی ، تا این لحظه: 40 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره
مامانی مامانی ، تا این لحظه: 37 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره

عشق ما؛حلما

بعد از 2 هفته انتظار......

1391/10/19 10:44
نویسنده : مامان و بابا
319 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوست جونیای خودم

بالاخره اومدم ......اومدم تا از همه دوستهای عزیزم به خاطر دعایی که برام کردنو به یادم بودن تشکر کنم .......اومدم بهتون بگم 17 دی رفتم سونو خدا رو شکر هر 2تا هماتوم برطرف شده و منم از دیروز رفتم

 سرکار اما این حالت تهوع لعنتی داره منو از پا در میاره اصلن انرژی ندارم اب میخورم حالم به هم می خوره

هیچ چیز تو معده ام نمیمونه انواع و اقسام داروها -سیرابی-شربت زنجبیل خلاصه هر چیزی که به ذهنمون

میرسید امتحان کردیم اما هیچ فایده ای نداشت تو این چند وقته 4 کیلو کم کردم حالا از شما دوستای گلم

میخوام اگه تجربه ای در این مورد دارین به منم بگین تا بلکه بر این حال زار من افاقه ای بکنه متاسفانه علم

نتونسته چاره ای برای این مشکل پیدا کنه فدای همتون بای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

علامه كوچولو
19 دی 91 10:20
سلاااااااااااااااااااااااااام عزيزم خداروشكر!
انشاءالله به سلامتي اين دوره ويار رو هم رد كني
سخته اما بعدها ياداوريش كلي لذت بخشه
ويار منم خيلي جالب بود كله سحر به محضي كه از جام بلند ميشدم پيش به سوي حموم اخه نزديكترين جايي بود كه ميشد خودمو برسونم
خلاصه اون چند ماه مدام تو دهن من يا الوچه خشك بود يا نخود شور!!البته ميگن بيسكويت و نون برشته هم خوبه اما من امتحان نكردم...
بايد ببيني چي ميلت ميكشه در عين اينكه مفيد باشه و كمبودهاي تغذيه ات رو جبران كنه باعث دفع حالت تهوع هم باشه


سلام عزیزم ای بابا کجاش لذت بخشه ممنون از راهنماییت اما من نمیدونم چرا به هیچ چیزی علاقه ندارم نون برشته و بیسکوییت رو هم امتحان کردم اما فایده ای نداره امروز به قره قوروت رو اوردم ببینم چی میشه شبها گرسنه میخوابمو صبحها از گرسنگی بیدار میشم خیلی سخته
زینب ( مامان فرشته آسمونی امیرعباس)
19 دی 91 14:35
سلام عزیز دلم ...
هر روز به وبلاگ سر میزدم ...
خدارو شکر که خوبی
خوشحال شدم ...
انشالله نی نی نازتو سر وقت صحیح و سالم یه دنیا بیاری عزیز دلم...
منم سر امیر عباس 4 ماه تهوع داشتم هر چی میخوردم حالم بد میشد ...
بعد 4 ماه حالم خوب شد وزنم هم بالا رفت..
میگن مادرهایی که تهوع دارن بچه هاشون باهوشن انشالله

سلام عزیزم ممنون که به ما سر میزنی و لطف داری ایشالا تو هم دوباره طعم اون روز های بارداری رو بچشی بوووووووووووووس
فاطمه مامان زهرا
19 دی 91 14:54
سلام مهتاب خانوم . الان داشتیم با مامانم صحبت می کردیم پرسید از مهتاب خبر نداری؟ من دیشب رفتم وبلاگش خبری نبود . من پیشنهاد دادم برای زن دایی حلما پیام بذاریم جویای احوالت بشیم که خدا رو شکر پیدات کردیم .
و اما ویار ... یکی از دوستامون می گفت فقط اونایی که ویار دارن مادرن (با عرض پوزش از مادرایی که ویار نداشتن ، خب دوستمون می گفت من که نمی گم!)
من که راه حلی برای تهوع پیدا نکردم ( آخه آدمی که با شنیدن اسم یه رستوران یاد غذای بیرون بیفته و حالش بهم بخوره !! چه راهکاری می تونه پیدا بکنه؟؟؟) البته من هم قره قوروت رو امتحان کردم گاهی اوقات جواب می ده .قرص ویتامین ب6 ( فکر کنم) دکتر برای من تجویز کرده بود که به حال من اثری نداشت . شنیدم امپولش رو هم تجویز می کنن البته شما که خودت این کاره ای و این چیزها رو بهتر می دونی.
یاد هفته های قبل که بیفتی می بینی از تهوع بدتر رو تحمل کردی . این هم انشاالله می گذره .



سلام گلم خیلی خیلی از مامان گلت به خاطر لطفش و اینکه به یادمونه تشکر کن از تو هم ممنونم عزیزم اره واقعن خدا رو شکر به خدا داشتم افسردگی میگرفتم همش دوست داشتم یه جایی برم که هیچ کس نباشه و برم زار زار گریه کنم خدا کنه این روزها به خوبی و خوشی بگذره بازم التماس دعا داریم خانومیا
مامان ابوالفضلم
19 دی 91 15:52
سلام عزیزم از خبر سلامتیتوت خیلی خوشحال شدم خداروشکر . عزیزم یهکم دیگه تحمل کن چشم به هم بزنی تموم شده. البته من نفسم از جای گرم بلند میشه خودم ازین ویارا نداتم بحمدلله
مراقب خودت باش.خودتو زیاد خسته نکن اگر ممکنه سرکار نرو فعلن.قربونت
راستی بیا پیشمون آپیدیم.


سلام عزیزم واقعن خوش به حالت ممنون که اومدی
مامان صدرا
19 دی 91 16:14
مامانی خیلی خوشحالمون کردی. خدا روشکر که رفع مشکل شده.
به بهشت فکر کن که زیر پای همه مادرانه و این روزهای سخت انشاالله زود زود میگذره. مواظب کنجد کوچولو باش. برای ما هم خیلی دعا کن


فدات بشم عزیزم ممنون که بهمون سر میزنی و اینقدر به ما لطف داری حتمن اگه لایق باشم برات دعا میکنم ما هم همچنان التماس دعا داریما
نگین
20 دی 91 1:01
درود به مهتاب عزیزممممممممم و نی نی کوچولومون
خداروشکرررررررررررررررررررررررررررر عزیزممممممممممممم
میدونی چقدر سر میزدم ببینم چه خبری شد از بس که نگرانتون بودم به خداااااااا
بازم میگم خدا رو شکرررررررررررر وخیلیییییییی خیلی خوش حالممممممممممممم
لطفا به خودت فشار نیار و استراحت رو فراموش نکن
در ورد تهوع از اون جایی که ن خیلی خیلیییییییییییییی تا سه ماه بد ویار بودم و تنها چیزی که خوبم کرد قرص B6 بوده بهت پیشنهاد میکنم که از B6استفاده کنی صبح و غروب یه دونه بخور خیلی عالیه البته بر طرف نمیشه کاملا اما تا حدود خیلی زیادی از بین میره و یکم که ماه بارداری بره بالا تا حدود نود درصد رفع میشه عزیزم حتما امتحان کن و نتیجه رو ببین
بوس برای خودت و نی نی خوشگلممممممم


سلام عزیزم ممنون از لطفت و پیشنهادت من b6 رو هم امتحان کردم فایده نداشت امروز یه داروی جدید رو امتحان کردم تا حدودی خوب بوده اگه دیدم تا چند روز حالم خوبه اسمشو تو وبلاگم مینویسم بووووووووووس
نگین
20 دی 91 1:02
آخیش خیالم راحت شدددددد
خدارو هزار بار شکرررررررررررررر عزیز دلمممممممممممممممم


قربونت عزیز دلم ممنون که به یادمی
سحرمامان آمیتیس
22 دی 91 4:43
سلام عزیزم خدارو شکر همش توفکرم بوی 1هفته پیش خوابتو دیدم میگفتی خداروشکرخوبم فقط خیلی لگدمیزنه تنها کاری که چندروز پیش کردم اومدم سرزدم به وبلاگت خیالم راحت شدولی وقت کامنن گداشتن نداشتم.مهدیه جونم منم خیلیییییییییییییییی تحوع داشتم انقدرکه میگفتن آبریزش کیسه آب علتش اینه از2ماهگی تا لحظه زایمان تحوع داشتم و7ماه قرص اندانسترون(دمیترون) میخوردم به همه نمیدن اونایی که خفن تحوع دارن و مثل ماها وزن کم میکنن بادکترت مشورت کن.واسه من خیلی خوب بود.مواظب خودت یاش عشقم

سلام عزیزم ممنونم که به یادم بودی اتفاقا 2 روزه دارم همون قرصی رو که تو هم گفتی رو میخورم اما خیلی سردرد میگیرم برام دعا کن گلم امیتیس عزیزم رو هم ببوسسسسسسسسسسسسسس
مامان تسنیم سادات
26 دی 91 14:27
سلام مامانی حلما......
خیلی اسم زیبایی برای نی نی تون انتخاب کردین .....
مامانی منم مثل شما بودم همه چیز به نظرم بو میداد حتی آب .....
اصلا نمیتونستم آب بخورم خیلی دوران سختی بود تا چهار ماه که خیلی شدید بود بعدش یه کم بهتر شد فقط در حد صبحها بود و موقعی که معده ام خالی میشد.... به خاطر همین همش باید یه چیزی میخوردم تا معده ام خالی نباشه اونوقت دیگه خیلی چاق شدم .....!!!!!
منم همه چیز رو امتحان کردم هیچ فایده ای نداره به قول قدیمی ها که میگن جهار ماه و جهار روز طول میکشه که فقط باید صبر کرد ......
خدا رو شکر که بهتری .....
مراقب خودت و حلما عزیزم باش .....


قربونت عزیزم ممنون از لطفت
سحر مامان آمیتیس
4 بهمن 91 18:09
kojaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaei? biya benevis dostam niniasalam khobe?chera mobileto javab nemidi 2bar sms dadam halet khobe?


سلام گلم تو رو خدا ببخش
علامه کوچولو
4 بهمن 91 18:10
سلام
خوب مارو به خودتون عادت دادین و....


سلام عزیزم حالم خوب نیست مردم بس که حالت تهوع داشتم 7 کیلو کم کردم
مامان میثم وفاطمه
4 بهمن 91 23:24
باباکجایی مردیم از دلشوره


فدات به خدا اصلن حوصله هیچ کاری رو ندارم
مامی امیرحسین
5 بهمن 91 14:50
بازم که رفتی تو غیبت کبری خاله مهتاب!!
بابای حلما
5 بهمن 91 21:11
سلام همسر خوبم دلم برات تنگ شده برای شور و نشاطت؛ برای اون جنب و جوشت دعا میکنم ان شاالله زودتر خوب بشی و دوباره خونه سرشار از گرمای وجودت بشه