خدا جونم شکرت..........
خدا جونم شکرت.......... خدا رو صد هزار مرتبه شکر
نی نی زینب جونم به سلامتی به دنیا اومد یه نی نی سالم و فسقلی الهی
بگردم امروز تو وبلاگ زهرا کوچولو این خبر خوب رو خوندم و کلی ذوق کردم و خدا رو شکر کردم امروز امتحان
داشتم مثلا صبح که میخواستم درسمو یه مروری بکنم یه دفعه
یاد زینب افتادمو فکرم میرررررررررررفت رشت
و از اونجا میرفت بیمارستانی که زینب جون زایمان کرده و از اونجا میرفت تو بخش جراحی و بعد تو اتاق و بعد
روی تخت که یه مامان مهربون یه نی نی نازو خوشگلو و فسقلی رو بغل کرده و با وجود دردی که داره داره با
عشق به جیگر گوشش شیر میده که یه دفعه به خودم اومدم و دیدم بلهههههههههه ساعت نزدیک 8 و من
باید اماده رفتن بشم
....زینب جونم قدم نو رسیده مبارک خدا شمارو برای نازنین زهرا و نازنین زهرا رو برای شما حفظ کنه....
راستی گفتم امتحان یاد حلمایی افتادم طفلی دخملکم روزایی که من امتحان دارم با مامانش و باباش راهی
دانشگاه میشه اونم تو اووووووووووج خواب الهی بمیرم مامانی منو ببخش که این قدر اذیتت میکنم 
البته يه كم از مرزهاي علم مونده كه ما هنوز تسخيرش نكرديم كه گذاشتيم براي دوران ميانسالي ! 
ايشالله كه سلامت باشن و خدا كمكش كنه و قوت بهش بده
اِ..... پس حلما خانم از الان دانشجو هستن ...!!!
