دکتر بی وجدان و .........
سلام عزیزدلم مامانی ببخشید که دیر اومدم هفته قبل دخمل نازنینم سرما خوردگی خفیفی داشت
طوری که فقط موقع شیر خوردن احساس میکردم از توی بینیش ترشحه و انگار کیپ شده و صدای خور
خور میده با همسری به این نتیجه رسیدیم که عسلک رو به دکترش نشون بدیم وقتی وارد مطب شدیم
اولش دخملک اروم بود اما 10 دقیقه نشد که نق و نوق خانوم خانوما شروع شد طفلی خوابش میومد و
طبق عادتی که داره فقط فقط روی پایی که دراز شده و در حال تکون دادنه میخوابه هر کاری کردیم که
روی شونه هامون سرشو بذاره و بخوابه نشد که نشد تا این که بابایی بی رو درواسی به منشی دکتر
گفت خواهر یه زیر اندازی چیزی نداری من پهن کنم رو زمین تا دخترمو بخوابونم ؟ خدا پدر منشیه رو بیامرزه
یه تیکه پارچه اورد و همسری رو زمین نشستو پاهاشو دراز کردو به ثانیه نکشید که دخملی خوابش برد
خیلی صحنه با نمکی بود چند تا عکس از اون لحظه های خنده دار گرفتم که از گذاشتنشون معذورم
خلاصه اصل داستان اینه که دکتر وقتی نی نی ما رو معاینه کرد گفت توی گلوش خلط داره و نامردی نکرد
و 4 تا شربت قد و نیم قد براش نوشت که یکی از اونها که من اصلا دلم نبود که بش بدم اموکسی
سیلین بود الهی بمیرم براش از شنبه که دیگه دارو هاش تموم شده و حالش خوبه احساس میکنم صورت
بچم اب شده با خودم عهد کردم که دیگه نازنینم پیش این دکتره که کیلو کیلو به نی نی ها دارو میده
نبرم اخه خبر ندارید که طفلی حسین کوچولو پسر عمه حلما که تازه 2 روز دیگه 3 ماهه میشه به خاطر سرما خوردگی
میبرنش پیش همین دکتره و طفلی فکر کنید اموکسی سیلین برای ماه اول - سفکسیم برای ماه دوم-
امپول جنتا مایسین برای ماه سوم براش تجویز میکنه که وقتی پیش دو تا دکتر دیگه میرن متوجه میشن
که نی نی خدا رو شکر هیچ مشکلی نداره وکلی به خاطر تجویز این داروها توسط دکتر بی وجدان متعجب
بودن و گفت که حسین کوچولو فقط به پروتئین گاوی حساسیت داره و مامانی باید از خوردن مواد عذایی که توش شیر گاو داره صرف نظر کنه همیییییییییییییییییییییین !!!!!!
خوب کله پاچه دکترو بار گذاشتیم حالا جونم براتون بگه که دخترکم حسابی غذا خور شده - تو رو روئک
سواری حرفه ایه و و قتی دنبالش میکنیم بدو بدو میکنه همراه با جیغ و خنده یه خورده فضول تشزیف داره
و وقتی تو روروئکشه خم میشه و به همه چی دست میزنه مثلا چند روز پیش دیدم داره انگور روی پایه
میوه رو که گوشه خونس داره میکشه که اگه دیر جنبیده بودم خدای نکرده میافتاد روش میونش با اقایون خیلی بهتره و منم از این مورد خیلی خوشحالم چون وقتی مهمونی هستیم حلما بیشتر پیش باباشه
مامانم میگه این یه موردش به خودت رفته ....وقتی باباش ظهر از سرکار برمیگرده عکس العمل دخملک
دیدن داره یک ذوقی میکنه که نگو منم که حسوووووووووووود واقعا خدا شانس بده مامان بیچاره این همه زحمت بکشه اخر سر این جوری ضایعش کنه یه فسقلی
دخترک همچنان تو غلتیدن تنبله و فقط موقع دراز کشین 360 درجه میچرخه البته روزی یه بار دل مارو به
غلتیدنش خوش میکنه صدا های با نمکی از خودش در میاره - بوووووووووف- بااااااااااااااااااااااااا- اااااااااااااا با
فتحه و جیغای قشنگو اروم نه ازار دهنده ....
اینم عکس از عزیزدلم در حال حریره بادوم خوردن.....