دومین ماهگرد.....
عروسک مامان دومین ماه از زندگیتو پشت سر گذاشتی ایشالا دویستمین ماه زندگیتو برات جشن بگیریم نازگلم.....٢ ماهگیت مبارک مهربونم............
از اونجایی که تو فامیل ما رسمه که وقتی نی نی به دنیا میاد مثل عروس دوماد پاگشا میکنن جمعه ناهار
دعوت شده بودیم خونه خاله من (مامان) که دستشون درد نکنه خیلی زحمت کشیده بودن خاله جون یه
عروس خیلی مهربون و با سلیقه داره که اسمشم اتنا جونه زحمت کشیده بودو مارو حسابی شرمنده کرده
بود برای دخملی ما ژاکتو سارافونو کلاهو پاپوشو یه هد خوشکل که فکر کنم بشه به عنوان شال هم ازش
استفاده کنم بافته بود که در اولین فرصت عکسشو میذارم خاله جون هم یه عروسک فینگیلی هدیه داد
به حلما از زحمات دیگه اتنا جون این بود که برای حلمایی به مناسبت دومین ماهگرد کیک پخته بود که
بازم دست گلش درد نکنه .....دیشبم دایی جون حلما ما رو دعوت کردن به یه رستوران سنتی با نون داغو
کبابو سبزی ریحون و دوغ و ماست که این اولین رستوران رفتن حلمایی بود که از بس که ما شکمو
تشریف داریم یادمون رفت از دخملی عکس بگیریم بگذریم ...دایی جونو خانوم دایی جون هم زحمت
کشیدنو یه لباس خوکشل به حلما هدیه دادن که دست گلشون درد نکنه ایشالا نی نی دار شدن خودشون...
البته قبل از این عزیزان نی نی ما وقتی 16-17 روزش بود مامان معصومه جون(مامان بابا) پاگشا کرده بود که
دست گلشون درد نکنه مقدار زیادی وجه نقد دادن که ما به سلیقه خودمون برای دخملی یه یادگاری
بگیریم
ممنون از همتون