عشق ما حلماعشق ما حلما، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره
ازدواج عاشقانه ماازدواج عاشقانه ما، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره
باباجونی باباجونی ، تا این لحظه: 40 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره
مامانی مامانی ، تا این لحظه: 37 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره

عشق ما؛حلما

عروسکم تولدت مبارک.......

خبر ..................خبر ................خبر دخترک نازنینم دوساله شد اغوش مادرانه ی من دوساله شد و من خوشبختترین مادر دنیا هستم خدایا به خاطر این نعمت هزاران بار شکر خداجونم هر کس که در ارزوی داشتن فرزنده حاجت روا کن تا اونها هم طعم خوشبختی روبچشن الهی امین اصلا باورم نمیشه این دوسال خیلی زود گذشت خدایا بزرگیت رو شکر روز 12 مرداد تولد فرشته خونمون بود و ما هم همون شب یه جشن کوچولو گرفتیم و خانواده هامون و عمه و دایی حلما و مادر بزرگ همسری در کنارمون بودن و خیلی شب خوب و شاد و یه یادموندنی داشتیم خداروشکر امروزم دخملی رو بردیم درمانگاه واسه کنترل قد و وزن که همه چیز به لطف خدا خوب و عالی بود و یه دیداری با همکاران سابقم...
14 مرداد 1394

عکسهای 23 ماهگیه عروسکم با یک ماه تاخیر...

سلام نفس مامان منو ببخش که دیر شد چکار کنم دیگه مامان تنبلی داری اینم عکسهای دخملیه 23 ماهه عزیز دل مامان روز به روز بزرگ و خانومتر میشه ئ من روز به روز بیشتر خدارو به خاطر داشتنت شکر میکنم خداجونم شکرت ...
13 مرداد 1394

دخترک شیرین زبون من....

حلمای من این روزها پیشرفتش تو حرف زدن بسیااااااار ستودنی بوده با اینکه نمیتونه خوب حرف بزنه ولی خیلی عالی منظورشو به ما میفهمونه مثلا نمیتونه بگه ماهی ولی با در اوردن ادای ماهی منظورشو میفهمیم یا نمیتونه بگه گریه اما با ادا دراوردن گریه مارو متوجه میکنه مثلا میگه نی نی ....(اوهو اوهو و دستشو میگیره جلوی چشماش ) یعنی نی نی گریه کرد وقتی میخواد بگه بریم تاب بازی میگه تاب تاب اباسی این روزا دخملی کلمه های زیر رو به مراتب تکرار میکنه : نو =نون اوتاد =افتاد پارک تخ =تخت یه همه کودکان همسن دختر عمش میگه هانی به همه کودکان همسن خودش و کوچیکتر میگه نی نی دایی ماس =ماست عمه عمو طاطا بابا ماما به کش و گلسر میگ...
16 خرداد 1394

22 ماهگیه نفسم..........

دوباره سلام این ماه خیلی روست داشتم واسه ماهگردت خودم کیک درست کنم بنابراین جمعه با کمک خانوم دایی خونه مامان طاطا دست بکار شدیم و کیک فنجونی درست کردیم با اینکه واسه اولین بار درست کردیم اما خیلی خوشمزه و عالی بود اینم عکسهای دخملی و کیک مامان و خانوم دایی پز یه سری عکس دیگه هم هست که واسه دیدنشون لطفا بفرمایید ادامه مطلب ادامه عکسااااا........... الهی فداتووووووون   ...
16 خرداد 1394

دختر 21 ماهه ی من.....

سلام سلام دخترکم الهی فدای دخترک شیرین زبونم بشم این روزها دلبریات خیلی زیاد شده و اصلا نمیفهمم که عمرم چقد داره زود میگذره ما مثل هر ماه 21 ماهگیتو جشن گرفتیم و وقتی امروز و فردا کردم واسه ثبت تو وبلاگت دیدم بلههههههه یک ماهه که من تنبلی کردم ببخشید گلم خب حالا بریم سراغ عکسای دخملی   عزیز مامان تازه از خواب بیدار شده و هنوز خوابالو بوده فدای دخمل خوش خوابم بشم که عاشق خوابه ...
16 خرداد 1394

شانزدهمین مروارید...

سلاااااااام عشق مامااااااان بالاخره شونزدهمین مرواریدتم دراومد مبارکت باشه عمرم  پایین سمت رااست دندون سووووم  مروارید کوچولوت 27/2/94 مشاهده شد ...
1 خرداد 1394

دردت به جونم...........

سلام عروسک نازم سلام هستیه من این چند روز خیلی برام سخت گذشت مردم و زنده شدم تا گذشت الهی بمیرم برات نفسم داستان از این قراره که از اون جایی که بابا جون (بابا علیرضا) رفته کربلا و ما و دایی جون محمدت شبا نوبتی میریم خونه مامان طاطا تا تنها نباشه یکی از این شبا که ما اونجا بودیم همه چیز امن و امان بود تا اینکه ساعت 5 صبح دخملم بیدار میشه و ناراحت رو مبل میشینه و یعد از یه گریه کوتاه کلی استفراغ میکنه الهی برات بمیرم عزیزدلم روز پنج شنبه از ساعت 5-8 صبح 6-7 بار حالت بد شد و بردیمت بیمارستان و بعدم سرم و امپول بماند که چقدر گریه کردی و مامان طاطا طفلی تا تموم شدن سرمت بغلت کرده بود اونم با اون درد دستش دو روز حالت تهوع و اسنفراغ داشتی ...
13 ارديبهشت 1394

این روزها......

سلااام عزیز دل مامان بالاخره بعداز مدتها وقت کردم بیام دوتا کلمه تو وبلاگت بنویسم حدود یک ماه مونده به عید یه اتفاق بد واسه همه عکسایی که تو لب تاپ داشتیم افتاد که هنوزم که هنوزه اعصابمون خورده به خاطر همین تا خرید هارد واسه سیستم نمیتونم عکس بریزم و به ناچار از خاله الهه عزیز که بهترین دوستمه خواهش کردم دوتا پست به جای من تو وبلاگ بزاره که واقعا ممنونشم عزیز مامان این روزا خیلی خانوم شدی بیشتر اعضای بدنتو میشناسی صدای بعضی از حیوونارو میتونی دربیاری عاشق ماهی هستی مخصوصا ماهیهای توی اکواریوم ساختمونمون  و ادای ماهیهارو خیلی بانمک درمیاری و لبای کوچولوتو غنچه میکنی  و وقتی ازت میپرسیم ماهی چی میخوره فوری میگی آب از صب...
3 ارديبهشت 1394

بیست ماهگی حلماجونی

امروز دخترکمون بیست ماه و شش روزشه!! زود میگذره..خیلی زود و حلمای عزیزمون روز ب روز بزرگ و بزرگتر میشه وکلی دلبری میکنه..       من ک از دیدن عکساش کلی ذوق زده شدم... برای دیدن بقیه ی عکسای یه عروسک خوردنی بریم ادامه مطلب     آخ جوووون کیک..شد بیست کیک!!! اینم از ناخونک..       یه دخمل محجبه..وااای ک چقد چادربهش میاد این بچه شیعه جوووون دلم     روزای خوب با حلمای خوبم دخملک گل گلی       یه شب بهاری..             حلمای نازنینم امیدورام سال جدید برا...
18 فروردين 1394