دخترک شیرین زبون من....
حلمای من این روزها پیشرفتش تو حرف زدن بسیااااااار ستودنی بوده با اینکه نمیتونه خوب حرف بزنه ولی خیلی عالی منظورشو به ما میفهمونه مثلا نمیتونه بگه ماهی ولی با در اوردن ادای ماهی منظورشو میفهمیم یا نمیتونه بگه گریه اما با ادا دراوردن گریه مارو متوجه میکنه مثلا میگه نی نی ....(اوهو اوهو و دستشو میگیره جلوی چشماش ) یعنی نی نی گریه کرد وقتی میخواد بگه بریم تاب بازی میگه تاب تاب اباسی این روزا دخملی کلمه های زیر رو به مراتب تکرار میکنه :
نو =نون
اوتاد =افتاد
پارک
تخ =تخت
یه همه کودکان همسن دختر عمش میگه هانی
به همه کودکان همسن خودش و کوچیکتر میگه نی نی
دایی
ماس =ماست
عمه
عمو
طاطا
بابا
ماما
به کش و گلسر میگه مو
موقع غذا خوردن زودی میره طرف صندلی غذاش که براش ببریم کنار میز
تو =توپ
داخ =داغ
بخ =برق
مولا =موبایل
کلا=کلاه
حیا =حیاط
حمو =حموم
عاشق تبلیغ شامپو گلرنگه و وقتی براش میخونم اونم با خودش زمزمه میکنه وقتی میرسه به قسمت پاکو تمیزه موهاش و چشمو نمیسوزونه به موهاشو چشماش اشاره میکنه این لحظش خیلی زیزنیه و خوردنی