مهمون داغ ......
دخملی از 5 شنبه شب تب داره و با دیشب میشه 3 شبه که بچم بدنش داغه داغه الهی برات میرم مامانی خیلی بی حوصله و کلافه بودی و غر میزدی و همش دوست داشتی بغلت کنیم بی اشتها هم شده بودی و حتی ابم باید به زور بت میدادم دیروز صب وقتی دیدم خیلی داغی زنگ زدم به بابایی تا ببریمت دکتر البته دکتر خودت صبحها مطب نیست مجبور شدیم ببریمت پیش دکتر جورابچی که اونم دکتر خوبیه فقط یه خورده پیره دخمل نازمم که کلا میونش با اقایون خوبه اصلا ناراحت نبودی که دکتر داره معاینت میکنه و دکتر بنده خدا هم برات صدا درمیاوردو شما هم بهش میخندیدی قلبونت بشم عزیزم خلاصه دکتر بعد از معاینه گفت نی نی ما چیزیش نیست و احتمالا داره دندون در میاره الهی بمیرم برات که اینقدر داری اذیت میشی خدا رو شکر امروز دیگه تب نداری و یه خورده خوش اخلاقتر شدی خیلی این 2 روز به من سخت گذشت ایشالا دیگه این روزا رو نبینم
اینم یه عکس از دخملم که خیلی بی حاله