شاخ اقا غوله رو شکستم.......
دیروز بالاخره بعد از 9 ماهو اندی موفق شدم دخملی رو ببرم اتلیه .........
دیروز ساعت 5و نیم به همراه عمه جونو حانیه و حسین کوچولو راهی اتلیه شدیم اما چشمتون روز بد نبینه دخمل بلای ما اونقدر گریه کرد که اعصاب برام نذاشته بود و منو از کرده خودم پشیمون کرد منی که نقشه ها ریخته بودم واسه عکساش و دوست داشتم تعداد زیادی عکس از این فسقلی بگیرم فقط به 3-4 تا عکس اکتفا کردم خلاصه کار یک ساعته ما به نزدیکای 3 ساعت کشیده شد و یکی از روزهای وحشتناک زندگیم بود
چند تا عکس از شاهکار امروز وروجکمون......
دخمل داری چی میخوری؟؟؟
دالم به به میخولم مگه چیهههههههههههههههههه!
واین ذوق بعد از خوردن به به.........
ای شیطون بلای من ای کاش یه ذره از این خنده هاتو تو اتلیه میکردی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی