عشق ما حلماعشق ما حلما، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره
ازدواج عاشقانه ماازدواج عاشقانه ما، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره
باباجونی باباجونی ، تا این لحظه: 40 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره
مامانی مامانی ، تا این لحظه: 37 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

عشق ما؛حلما

مرغ خوشمزه.....

امروز شنبه اولین روز هفته ست و زندگیمون روال طبیعی خودشو طی میکنه و خیلی یکنواخت جلو میره باورم نمیشه که یک ماه دیگه ما پنجمین سال زندگی مشترکمونو تموم میکنیم عین برق و باد میگذره جوجوی من مامان معصومه اینا 5 تا مرغ دارن که به نظر من خیلی خوشگلن اما به نظر بابایی چندشن اخه پرهای کتفشون کنده شده 2 تا خروسم داشتن که یکیش سفید بود و اون یکی حنایی سفیده خیلی قوقولی میکرد و مامان معصومه اینا به خاطر اینکه همسایه ها اذیت نشن دادش به یه بنده خدایی که بیچاره اخر عاقبت خوبی نداشتو شد شام شبشون اون حناییه هم که از بس مرغا رو مورد ازارو اذیت قرار میداد و مشکل همسر ازاری داشت محکوم به مرگ شد من خیلی دوست داشتم که اونو لااقل خودمون بخوریمش اخه نمیدونی ...
1 آبان 1391

مامان جونم اومد خدایا شکرت...........

دیروز مامان طاطا ساعت 8 رسید راه اهن و ساعت 8و5 رسید خونه همه ما خیلی خیلی خوشحالیم   مخصوصن بابا علیرضا که این 10 روزو 10 شب تنها بود فکر میکنم اولین باری بود که بابا جونم این قدر طوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووولانی  تنها بوده چون از اونجایی که مامان و بابا همکارن معمولا ماموریت رفتناشونو یه جوری هماهنگ میکردن که همزمان باشه اما این دفعه ..... بگذریم خدا جونم هزاران هزار بار شکر که مامانم صحیح و سالم پیش ما برگشت خدایا همه مسافرارو در پناه خودت حفظ کن و سالم نزد عزیزانشون برگردن الهههههههههههههههههههههههههههههههی امین گفتم مسافر یاد مسافران راهیان نور دانش اموزانی افتادم که پریروز تو اخبار اعلام...
1 آبان 1391